در ماه رجب سال ۱۳۵۰ هجری قمری بود که سید محمدباقر شیرازی در شهر شیراز به دنیا آمد. پدرش سید عبدالله طاهری شیرازی از مراجع بزرگ زمان بود. سید عبدالله در وصف فرزندش گفته بود: «فرزندم سید محمدباقر از همان ابتدای عمر به مرتبهٔ عالیهٔ اجتهاد نائل آمد». سید محمدباقر در سن بیستسالگی به رتبهٔ اجتهاد رسیده بود.
او اما علاوه بر دانش فقه بر علوم دیگر هم تبحر داشت. او در علومی از قبیل هیئت و نجوم، ریاضیات و علوم فلکی متخصص و صاحبنظر بود. برخی از نظرات او در سایر علوم، در کتاب «الفقه الإسلامی و سیر الزمن» گرد آمده است. پس از انتشار این کتاب، سید محمدباقر صدر و سید مصطفی خمینی، آن را به کتاب «مستمسک عروة الوثقی» مرحوم آیتاللهالعظمی حکیم تشبیه نمودند. (۱) همین دانستههای وی در علوم دیگر بود که فهم او از مسائل فقهی را نیز عالمانهتر کرده بود.
دانش او در علم نجوم سبب شده بود تا در بحث از رؤیت هلال، نظریهای کاملاً مستقل ارائه کند. وی رسالهای تدوین کرده بود و در آن اثبات کرده بود که از نظر علمی نمیتوان به اتحاد افق برای تمام کره زمین قائل شد. بر اساس دیدگاه وی، با دیدن ماه در یک مکان حکم به اول بودن ماه برای تمام کره زمین اثبات نمیشود بلکه این رؤیت، تنها برای نیمی از کره زمین حجت است. (۲) گفته میشود انتشار این کتاب، باعث شد تا فتوا و نظر علمای بزرگی همچون آیتاللهالعظمی خویی نیز تغییر کند و رأی سید شیرازی مورد استناد قرار گیرد. (۳)
وی در ماجرای رؤیت هلال، دیدن ماه با چشم مسلح و تلسکوپ را نیز حجت میدانست. وی کتابی نیز در همین زمینه با عنوان «رؤیة الهلال و ما فیها من الأراء و الأقوال»، به صورت مستدل از جهت رویارویی با علوم جدید تدوین نمود.
دانش وی در علم نجوم سبب شده بود تا بتواند با طرحی ابتکاری بر روی یک صفحه کاغذ عادی، این امکان را به هر شخصی در هر نقطه از کره زمین بدهد که تنها با گذاشتن یک شاخص بر روی کاغذ، جهت قبله را به طور دقیق مشخص کند. قبلهنمای رزمآرا و سایر قبلهنماها نیز از این طرح آیتالله الگو گرفته بودند.
ایشان حتی رسالهای تدوین کرد و با تعیین دقیق محاسبات ریاضی، رؤیت هلال در هر فصل از سال را برای شهرهای مختلف معین نمود که از آن زمان تاکنون مورد استفاده منجمین قرار گرفته و در بسیاری موارد، تعجب و تحسین دانشمندان و علما را برانگیخته است.
علاوه بر دانشهای غیر فقهی که اثرات ملموسی در آراء فقهی او نهاده بود، سید محمدباقر شیرازی در آراء فقهی خود نیز نگاهی بر اساس مقتضیات دنیای جدید داشت. وی ۵۰ سال پیش در ماجرای حج حکم کرده بود که مطاف سعی و منی و مشعر و عرفات میتواند به صورت طبقاتی انجام شود.
در امر تقلید نیز حکم کرده بود که در امور سیاسی و حکومتی باید از فقیهی که در امور سیاسی اعلم است تبعیت کرد. در امور احکام دین مانند روزه و نماز و امثال آن باید از مجتهد اعلم فقهی تقلید کرد و در اموری که نیازمند نیابت از حضرت صاحب الزمان (عج) باشد باید به أتقی رجوع کرد. (۴) این تفکیک نهادن میان ساحتهای مختلف علمی و فقهی، نظریهای است که تخصصی شدن علوم را حتی در عرصهٔ فقه و اجتهاد دنبال میکند و سید شیرازی نیز بر این رأی معتقد بود.
وی به جواز عقد موقت دختر بدون اجازه پدر در صورت ضرورت و با شرایطی حکم کرده بود. (۵) وی به زندانی کردن اشخاص برای مهریه و بدهی نیز اعتراض کرده بود و به عدم جواز فقهی آن حکم داده بود. (۶) سید محمدباقر شیرازی سود بانکها و جریمهٔ تأخیر وام از سوی بانکها را نیز شرعاً حرام میدانست.
این زادهٔ شهر شیراز، از زادگاه خود نیز به نیکی یاد میکرد. وی سلمان فارسی را یکی از افتخارات فارس میدانست و میگفت: قطعاً موطن سلمان فارسی، فارس و اطراف شیراز است و آنانی که سلمان را از فارس نمیدانند همانند افرادیاند که خلیج فارس را با آن همه سابقه، خلیج عربی میخوانند.
آیت الله شیرازی عید نوروز را نیز در حاشیهای بر عید غدیر تفسیر میکرد. او میگفت بر اساس شواهد تاریخی و متون غیر قابل انکار، عید نوروز مصادف با عید غدیر خم بوده و لذا این عید علیرغم باستانی بودنش، با طلوع خورشید اسلام در ایران، همچنان مورد احترام و ارزشمند مانده است؛ لذا میتوان گفت تقارن عید نوروز با عید غدیر، رمز بقای این عید باستانی است. (۷)
ایشان بر مناسبات مذهبی تأکید فراوان داشت. زمانی که طرح حذف تعطیلاتی نظیر سالروز شهادت حضرت زهرا (س)، امام صادق (ع) و امام رضا (ع) در مجلس شورای اسلامی به راه افتاده بود، وی در بیانیهای انتقادات تندی بر آن طرح وارد کرد. او گفته بود: اینجانب با اعلام عزای عمومی برای مطرح شدن چنین طرحی در مجلس شورای اسلامی که باید قوانین مطابق با اسلام و مکتب اهلبیت (ع) را به تصویب برساند، خواستار لغو هرچه سریعتر این طرح شده و هشدار میدهم در صورت تصویب این طرح باید منتظر عواقب سوء آن و خدای ناکرده روی گرداندن اهل بیت (ع) از این ملت و مملکت باشیم که إنا لله و إنا إلیه راجعون.
زمانی که سخنانی بحثبرانگیز مبنی بر برائت یزید، شمر و عمر سعد گفته شده بود، آیت الله شیرازی با صدور بیانیهای، به تندی از چنین سخنانی یاد کرد: «اینکه یزید و شمر و عمر سعد و مانند اینها در بهشتاند، آن هم از سوی برخی مدعیان شاگردی بزرگان علما و منسوبین قم، از بالاترین مصادیق بدعت بلکه کفر و آب به آسیاب دشمن ریختن است و اثر این گفتار از تیر و سنان شمر و هرمله بر وجود مقدس امام حسین (ع) در روز عاشورا نهتنها کمتر نیست، بلکه از جهاتی بدتر است.»
سید محمدباقر شیرازی که برابر با میلاد امام باقر (ع) در اول ماه رجب دیده به جهان گشوده بود، در شامگاه ۱۳ رجب برابر با میلاد امام علی (ع) دیده از جهان فروبست. شاید زندگانی او نیز نمادی از ولادت و وفات او بود؛ روحانی وارستهای که دل در گرو اهلبیت (ع) داشت و در فهم کلام معصومین (ع) مجاهدت علمی میورزید. روحش شاد!
پاورقیها:
سلام- ببخشید امامان بعد از مرگشون ما رو می بینن؟
سلام. نظرات فیلسوفان و فقیهان در این موضوع متفاوت است. این موضوع یکی از بحثها و مجادلات فکری میان فقها و فیلسوفان بوده است. به عنوان نمونه مرحوم علی شریعتی بر این باور بود که هیچ علمی در این زمینه در میان امامان وجود ندارد. وی در کتاب اسلام شناسی خود این نظر را به نحو مبسوطی بازگو کرده است. اما از سوی دیگر مرحوم ایت الله میلانی بر این نظریه ی شریعتی انتقاد وارد می کرد و علمامامان را به شیعیانشان مورد تاکید در روایات عدیده ی شیعه می دانست. الله اعلم.
آیه 109 سوره مائده میگوید:
"روزی که رسولان خود را جمع می کند و میپرسد مردم دعوت شما را چگونه اجابت کردند می گویند نزد ما علمی نیست فقط تو دانای غیبها می باشی".
آیه 117 همین سوره باز از قول عیسی میگوید:
"و من بر امت خویش گواه بودم تا زمانی که در میان ایشان بودم و چون مرا وفات دادی تو خودت مراقب انها و تو بر هر چیزی گواه و اگاهی.
به نظر شما این دو ایه نمی تواند تکلیف ما را روشن کند؟ فرض کنیم این دو ایه ثابت کنند پیامبران بعد از مرگشان شاهد مومنان نباشند. آنگاه تکلیف ما با این همه بقعه و بارگاه و ضریح و ... چه میشود؟
بله آیت الله میلانی و دیگر حضراتی که حکم به رویت اعمال توسط ائمه داده اند هم این آیات مورد اشاره ی شما را دیده اند و سپس چنین حکمی داده اند. آیات و احادیث مورد استناد هر دو طرف بسیار است..
2- ارتباط میان گنبد و بارگاه و علم امام البته در نیافتم دوست عزیز. اگر امام به اعمال بندگان علم نداشته باشد انگاه گنبد ساختن امر ناروایی است؟؟ بنده ارتباطی میان این دو قول در نیافتم.
ممنونم از نظرتون...
سلام
سلام،
امیدوارم نظرات ایشان توسعه یافته و روزی برسد که دیانت از حکومت جدا شود.
http://s5.picofile.com/file/8124912350/NaghdeQoran.pdf.html