گویی نمایندگی از جانب آیت الله العظمی بروجردی، برگزیده شدن به عنوان هفتمین فرد صلح طلب جهان[1]، تلمّذ مرحوم طالقانی و بازرگان از محضرش کافی نبود تا او را شُهره کند؛ و باید رسانهای انگلیسی نام او را بر سر زبانها میانداخت. میرزا خلیل کمرهای که در گزارش اخیر بیبیسی، به عنوان واسطهی امام خمینی و آمریکا از او یاد شده است، روحانی روشن اندیشی بود. وی اقداماتی عملی در راه تقریب مذاهب اسلامی انجام داده بود؛ به صلح جهانی میاندیشید و در پی زدودن غبار از دامن اسلام بود. در سال 42 مجلهی "آسیای جوان" مصاحبهای با وی ترتیب داده بود. مصاحبه کننده از آراء میرزا خلیل به وجد آمده بود. کمرهای در آن مصاحبه از حقوق برابر زنان در اسلام سخن به میان آورده و گفته بود که: "یک زن بالغهی عاقله مختار نفس خود است و نمی شود بی اجازهاش او را به شوهر داد یا در اموال او تصرف کرد و چون قوانین مجلس راجع به احوال و اموال آزاد است باید هم مرد و هم زن در راه انتخاب وکیل بدان امضاء دهند و قانونی که به امضاء مردها فقط وضع شده مانند این است که زنی را به وکالت از طرف مردی برای او عقد کنند و اجازهی خود زن لازم نباشد".[2] وی دراین مصاحبه گفته بود که اگر قوانین مملکتی با ارادهی مردها به تصویب برسد، حقوق زنان مغفول میافتد و این جفای در حق بانوان است.
دغدغهی میرزا خلیل، صلح جهانی بود. او گفته بود که اوضاع عمومی جهان را بیشتر از نظر صلح و جنگ مطالعه میکند و چون علاقهاش به استقرار صلح در جهان به صورت یک عشق مفرط در آمده است، روی این حساب بر پدیدههایی که در این عالم بوجود میآید و بداند که به استقرار صلح کمک میکند، به آن علاقمند میشود.[3] میرزا خلیل روی همین عشق مفرط بود که احکام اسلامی را نیز با دیدهی صلح نگرانه مورد بررسی قرار میداد. وی ماجرای حج را نمادی از صلح طلبی مسلمانان میدانست. وی در تذکاری به حجاج بیت الله الحرام گفته بود که هدف از حج ابراهیمی بسنده کردن به طواف و سعی و رمی و .. نیست. او هدف از حج را اینگونه به تصویر کشیده بود: " گمان نشود که مقصد اعلی فقط زیارت آن خانه میباشد، یا انجام عملیاتی از فرایض و مستحبات حج است و بس، زیرا خانه و مقام و صحنه عرفات و منا مکان عملاند و آن فرائض و مستحبات هم خود عملاند(نه مقصد). بلکه مقصد خیلی بزرگتر از اینهاست و هنوز خیلی فاصله بین اینها با "مقصد نهایی" موجود است. مقصد نهایی که باید از این اجتماع مقدس و از این اعمال مستحب و واجب و فرائض مذهبی به دست آید، امری است بسی پر قیمت تر از جان. آنرا میتوان در یک کلمه واحد، "امنیت جهانی" تلخیص کرد. قرآن مجید روی این کلمه مقدس انگشت میگذارد و سخن از "بیت امن" بسیار میگوید. و امن و عدل هر جا باشد همانجا خداست. آن کلمه افشای این رمز است که باید امنیت از این خانه به جهان پخش شود. پس باید چشم به آن هدفِ بلند باشد تا مشکلات، بیش از اندازهی حقیقی و واقعی خود جلوه نکنند. بلکه خیلی کوچکتر از آن جلوه کنند که قابل اعتنا باشد. متأسفانه دستگاههای گیرنده افکار ما مسلمین هنوز آنقدر قوی نشده که این راز افشا شده را بگیرد."[4] وی سپس گفته بود که باید استفاده از نیروهای معنوی میلیونها حاجی هر سال در این مکان مقدس که گرد هم جمع میشوند، امنیت جهانی را تامین کنند و امنیت و صلح جهانی باید از ما تأمین شود.
میرزا خلیل با این نگاه صلح گرایانه به احکام دینی مینگریست. وی حتی وظیفهی روحانیت را دمیدن روح شادی در کالبد اسلام میدانست. میرزا خلیل در توصیهای به روحانیون نیز اینگونه آورده بود که: "فقها باید مراسم عید را هم به اشخاص تعلیم بدهند و افکار آنها را پر کنند از معلومات فرح انگیز عید اضحی و به آنها تذکر دهند که عیدهای متعاقبی از قبیل "عید اضحی" و "عید غدیر" و "عید خاتم بخشی امیرالمومنین(ع)" و "عید مباهله" در پیش است تا روح امیدواری بیشتر شود و باید که سخنرانیهایی پیرامون این معانی عالی واقع گردد. و به جای محفوظات خرابهی شام و وداع اسیران و عزاداری که باید در کربلا و شام و مواقع عزاداری انجام دهند؛ مردم را باید در ایام حج متوجه ذکر فتوحات و شادیها کنند که مناسب عید است و به جای عزاداری باید تاریخ فتوحات مکه و حوادث اولیه این "بلد الامین" و تأثیر آن را در جهان یاد بگیرند. غذای معنوی افکار حاجیان از این قبیل باشد تا آنها را سرمست صحبت خدا و دین خدا و فتح و فیروزی این مرکز بکند و وعدهی حق را نشان دهد که چگونه برای اجابت یک ندا از پیغمبر عظیم اسلام(ص) این همه جمعیت از سراسر جهان سر از پا نشناخته میآیند و برادروار گرد هم جمع میشوند و از هفتاد و پنج کشور جهان طبقه مستطیع آن، اجتماع میکنند و همین خود در معنا عید دیگری است و حتماً اگر پیغمبر(ص) سر از خاک بر دارد و بنگرد که چگونه خروش غلغله لبیک در جواب ندای او از زمین به آسمان بلند است شاد میشود".[5]
میرزا خلیل کمرهای با این سلوک فکری میکوشید تا قابلیتهای نهفته در اسلام را برگیرد و آن را به عنوان مبنایی برای مهر ورزی و صلح جهانی معرفی کند. مهرورزی و صلحی که نیاز امروز و شاید نیاز همیشگی این عالم و جهان اسلام است.
این متن در مباحثات
[1] در اواخر خرداد ما 1340 میرزا خلیل کمرهای به عنوان نماینده دولت ایران در کنفرانس عالی خلع سلاح وین شرکت کرد و جهت استقرار صلح در جهان سخنرانی کرد. وی به عنوان چهارمین شخصیت آسیا و هفتمین شخصیت صلح طلب جهانی لقب گرفت.
[2] مجله آسیای جوان، ش 681، 24 شهریور 1342، صص4-5
[3] مجله آسیای جوان، همان
[4] پرچم حج و پرچمداران حج، میرزا خلیل کمرهای، به نقل از پایگاه اطلاع رسانی حوزه
[5] همانجا