تأملی در تکذیبیه آقای محسن کدیور

هشتم تیرماه، متنی از بنده با عنوان "قصه‌ی پر غصه‌ی اوقات شرعی"[1] در سایت زیتون منتشر شد. در قسمتی از متن با اشاره به رأی آقای محسن کدیور آورده بودم که: "محسن کدیور هم بر این باور است در مناطقی که روزهای طولانی دارند، روزه گرفتن از گردن متدینان ساقط است". استناد بنده در این عبارت، مقاله‌ای از آقای ابوالقاسم فنایی بود. فنایی در آن مقاله گفته بود که: گاهی فتوای فقیهان به نظر مردمِ عادی نامعقول و ناپذیرفتنی می‌نماید. وی سپس با اشاره به نظر محسن کدیور می‌گوید: "آیا معقول است که فقیهی چنین فتوا دهد: کسانی که نمی‌توانند 18 ساعت روزه بگیرند، روزه بر آنان واجب نیست، اما قضای آن بر آنان واجب است؟ و سپس اضافه کند که: از نظر بنده چنین روزه‌ای برای عموم مستلزم عسر و حرج شدید است"[2].

رأی محسن کدیور در خصوص روزه در روزهای بلند، اینچنین بوده: "کسی که در منطقه‌ی خود که ساعات متفاوتی با مکه دارد (مثلاً 10 ساعت تفاوت) اگر به افق مکه نماز بخواند یا روزه بگیرد، نماز و روزه‌اش باطل است... رعایت طول روز مکه بین 12 تا 14 ساعت در مناطق دیگر کره‌ی زمین در امر روزه، هیچ موضوعیتی ندارد و فاقد هر گونه دلیل معتبر شرعی است.... افطار کردن روزه قبل از مغرب به بهانه‌ی طولانی شدن روزه یا بیشتر از 14 ساعت شدن، استحسانی بلا دلیل است.... جمع بین جهات مختلف ادله اقتضای آن دارد که در چنین مناطقی که روزه‌ی تمام یا برخی روزهای ماه رمضان برای غالب مردم باعث حرج و مشقت شدید می‌شود، تکلیف روزه‌ی ادا ساقط می‌شود. اما روزه‌ی قضا به گردن مکلف باقی است که تا قبل از ماه رمضان آینده به جا آورد، بی آنکه موظف به پرداختن کفاره باشد"[3].

این رأی محسن کدیور، مورد انتقاد ابوالقاسم فنایی قرار می‌گیرد و آنرا حکمی نامعقول می‌داند. مقاله‌ی فنایی در تیر ماه 92 منتشر شده است. آقای کدیور در خرداد ماه 94 با استقبال از این انتقاد فنایی، اعلام می‌کند که: "انتقادهای وی به آراء پیشین نگارنده وارد است. از تذکرات ایشان سپاسگزارم"[4]. رأی آقای کدیور در خصوص روزه در روزهای بلند نیز تغییر می‌کند. اگر سابق بر این، معتقد بودند که: اگر در مناطقی که روزهای طولانی دارند، به افق مکه و مدینه نماز بخوانند و روزه بگیرند، نماز و روزه‌شان باطل است، حال معتقد می‌شوند که: به افق هر شهری که روز کوتاهتر از 18 ساعت در همان زمان داشته باشد جایز است.  چه این شهر نزدیک‌ترین شهر به محل سکونت فعل باشد، چه این شهر وطن سابق مکلّف باشد. چه این شهر از شهرهای دینی از قبیل مکه و مدینه باشد. اولویت با مکه مکرمه است به دلیل اتحاد فعل مکلفین[5].

جناب کدیور چه به واسطه‌ی نقد آقای فنایی از رأی سابق خود عدول کرده باشند و چه به سبب تأملات شخصی و توجه به آرائی دیگر به این رأی جدید رسیده باشند، عملی بسیار پسندیده و معقول است. ایشان اما در تکذیبیه‌ای که بر متن "قصه‌ی پر غصه‌ی اوقات شرعی" آورده‌اند، هیچ گونه اشاره‌ای به رأی سابق خود نمی‌کنند. ادعای ایشان این است که در متن منتشره در سایت زیتون، دو قید "هرج و مشقت شدید" و "قضای روزه واجب است" از قلم افتاده و همین عامل سبب شده تا در تکذیبیه‌ی خود نیز اشاره‌ای به رأی سابقشان نکنند.  

تصور می‌کنم این دو قید چندان جای پرداختن ندارد. وقتی که فقیهی حکم می‌دهد که فی المثل روزه از گردن بیمار ساقط است؛ لاجرم این دو قید را در خود مستتر دارد. یعنی بیمار به دلیل مشقّت بسیار نمی‌تواند روزه بگیرد و در ثانی هنگامی که فرد سلامت خود را بازیافت، می‌باید روزه را قضا کند. این قیود در چنین احکامی مستتر است و بازگو کردنش اگر چه می‌تواند حکم دقیقتری به ارمغان آورد اما نیاز به تأکید بسیار هم ندارد.

آقای کدیور در پی‌نوشتی بر تکذیبیه‌ی خود، عنوان کرده‌اند که در ایمیلی از ایشان عذر خواسته‌ام. باری بنده هم از ایشان عذر خواستم و هم در صفحه شخصی خود از بی اطلاعی نسبت به رأی اخیر ایشان خبر دادم. اما نکته‌ای دیگر را نیز بیان کردم. و آن اینکه ای کاش در متن تکذیبیه‌، به رأی سابق خود نیز اشاره می‌کردند و استناد این رأی به خود را بالکل خلاف واقع نمی‌نامیدند. آقای کدیور در پاسخ به فردی که به ایشان ایمیل زده و حکم فقهیشان را "مسخره" نامیده، پاسخ داده‌اند که "اشتباه به عرضتان رساندند". ای کاش صادقانه تر پاسخ می‌دادند که "رأیم تغییر کرده است".  



[2] http://3danet.ir/%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%A7%D8%B3%D9%85-   %D9%81%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D9%88%D9%82%D8%A7%D8%AA-%D8%B4%D8%B1%D8%B9%DB%8C-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%87%E2%80%8C-3/  مقاله ابوالقاسم فنایی تحت عنوان "در باب تعیین اوقات شرعی و کیفیت روزه داری در روزهای بلند. مقاله سوم"

 

[3] نقل از همانجا

[4] http://kadivar.com/?p=11973  محسن کدیور؛ روزه در مناطق بالای 43 درجه، پی نوشت شماره 20  -

[5] http://kadivar.com/?p=11973

نظرات 1 + ارسال نظر
خلیل پنج‌شنبه 15 تیر‌ماه سال 1396 ساعت 10:16 ب.ظ http://tarikhroze4.blogsky.com

سلام،

ایشان از این تحریف ها زیاد دارد. یادم است که در نامه ای به آقای رفسنجانی نوشته بود شعاز زمان انقلاب این بود:

استقلال، آزادی، عدالت و اسلام رحمانی)

که هرگز چنین شعاری نبود. شعار این بود؛ آزادی، استقلال ، جمهوری اسلامی

آخوند است دیگر با یک کلمه پس و پیش موضوع را عوض می کند.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد