مراجع تقلید در شیوهی تدریس، هر کدام اسلوبی را میپسندند. یکی موجز سخن میگوید و فهم مخاطب را به چالش میکشد و دیگری از کوچکترین جزئیات و پرسشها نیز پرده بر میگیرد و از توضیح آن دریغ نمیکند. آیت الله شریعتمداری نیز دارای کرسی تدریس در حوزه بود. مخالفتهای سیاسی با ایشان اما سبب شد تا بر محافل درسی وی نیز با رویکردی سیاسی برخورد شود. حامیان انقلاب به دلیل مخالفت با مشرب سیاسی آیت الله شریعتمداری، در محفل درسی وی شرکت نمیکردند. بعضاً حضور پای درس دیگر بزرگان حوزه را بهانه میآوردند و از شرکت در محفل شریعتمداری سر باز میزدند. بعد از فوت آیت الله محقق داماد یکی از حامیان شریعتمداری به آیت الله ربانی میگوید که تا به حال شما میگفتید ما میخواهیم به درس آقای داماد برویم حال که ایشان از دنیا رفته است، جواب خدا را چه میدهید که در درس این سید(شریعتمداری) شرکت نمیکنید؟ ربانی اما پاسخ میدهد: برای ما شرکت در درس ایشان چندان مطلوب نیست.[1] قرار بر آن میشود که آیت الله طاهری به نحو آزمایشی به مدت یک هفته پای درس آیت الله شریعتمداری برود و از نیک و بد محفل وی گزارش دهد تا دیگران نیز در مورد حضور و یا عدم حضور در آن مجلس تصمیم گیری کنند. وی اما پس از دو- سه روز حضور در محفل شریعتمداری گفته بود: انصافاً ایشان باید نزد امام مکاسب بخواند.[2]
مخالفت با طریقهی تدریس آیت الله شریعتمداری اما سویههای سیاسی داشت. آیت الله مؤمن اذعان کرده است که آقای شریعتمداری به عدم همکاری با مبارزات متهم بود و حضور در درس ایشان چندان لطفی نداشت.[3] مسعودی خمینی نیز قریب به همین سخن را تأیید کرده و گفته که مرحوم شریعتمداری از نظر علمی و فقهی فرد ملایی بود، ولی چه سود وقتی یک نفر با وجود این مراتب بالا....حرکات ناشایستی انجام دهد.[4]
مرحوم عمید زنجانی اما شیوه تدریس آیت الله شریعتمداری را مورد تحسین قرار میدهد و عنوان میکند که "من دو سال به درس آقای شریعتمداری رفتم؛ ذوق فقهی آقای شریعتمداری جالب بود، حالا کاری به شخصیت سیاسی ایشان ندارم، بنده چیزی از ایشان فرا گرفتم که در درسهای دیگر ندیدم و از امتیازات درسی ایشان محسوب میشد، آن مسأله اشباه و نظایر بود. ایشان وقتی یک بحثی را عنوان مینمودند، سعی میکردند از اقوال مختلف فقهی برای تشریح و آمادگی ذهن و به عنوان استدلال، نظایرش را جمع کنند".[5] گفته میشود که تدریس شریعتمداری به گونهای بوده که با نیازهای زمان انطباق بیشتری داشته است. به گونهای که وقتی بحث اوقاف از جانب ایشان تدریس میشود مورد استقبال برخی از منتقدان وی نیز قرار میگیرد.[6] گفته میشد که آیت الله شریعتمداری فردی منضبط و اهل برنامه ریزی بود و در آن سالها کمتر مجتهدی دارای این قدر انضباط فکری بود.[7] وی بعد از طرح تیترهای مطالب و تشریح آنها در نهایت مطالب را جمع بندی میکرد و با کلمه "فتخلّص" مطالب را خلاصه مینمود. مرحوم شریعتمداری بر این باور بود که طلاب باید برای خارج و داخل دروسی جدید را بخوانند و زبانهای خارجی را فرا بگیرند تا بتوانند مؤثر باشند.
گفته میشود که آیت الله شریعتمداری هر روز مهم ترین مقالههای تایمز، گاردین، لوموند و واشنگتن پست را برایش ترجمه میکردند و کم نبود مواقعی که در سخنانش از فلان مفسر رادیو انگلستان یا امریکا یا روس نام میبرد.[8] مخالفان شریعتمداری اگر چه بعضاً شیوه تدریس آیت الله را هم میپسندیدهاند اما به علت مشی سیاسی وی از رفتن به محفل وی خودداری میکردند.
محل تدریس امام و شریعتمداری هم باعث اختلاف میان طرفداران این دو شده بود. آیت الله عمید زنجانی درباره مکان درسی این دو مدرس حوزه گفته بود: آقای شریعتمداری صبح ساعت 9 میآمد و امام ساعت 8 صبح. گاه که امام یک کمی دیرتر میرسید و پایان درس کمی از ساعت 9 میگذشت طلابی که میخواستند در درس آیت الله شریعتمداری شرکت کنند، پشت شیشههای درب اجتماع میکردند که صورت خوشی نداشت و ماها که بیرون میآمدیم، اعتراض میکردند؛ من یادم هست که یکی از فضلای درس شریعتمداری که آن زمان به درس امام نمیآمد جلو ما را گرفت و خیلی تند با ما برخورد کرد -وی الان هم یکی از مقامات کشور است و به همین خاطر اسمش را نمیبرم- وی معترض بود که چرا اینطور حق ایشان ضایع میشود و ما مسأله را خدمت امام منتقل کردیم.[9] اختلاف میان طلاب حامی شریعتمداری و مرحوم خمینی در اینگونه محافل هم رسوخ کرده و سیاست حتی در داوری علمی و فقهی هم اثر گذاشته بود.
این متن در مباحثات