"مکتب اجتهادی آخوند خراسانی" عنوان کتابی است که اخیراً توسط مصطفی محقق داماد به رشته تحریر در آمده است. وی در این اثر کوشیده تا شیوهی اجتهادیِ مرحوم آخوند را به تصویر کشد. محقق داماد، مکتب اجتهادی آخوند خراسانی را "اجتهادی صناعت محور" مینامد و آن را در مقابل شیوهی اجتهادی سید محمد کاظم یزدی که "اجتهاد عرف محور" را نمایندگی میکرد قرار میدهد. (ص107) محقق داماد بر آن است تا با برجسته ساختن شیوهی اجتهادی آخوند خراسانی، نشان دهد که اجتهاد شیعی، بر محور اصول عقلایی، عدالت و کرامت بشری به انجام میرسد. وی بر همین مبنا، برخی از فتاوای آخوند را پیش میکشد و عنوان میکند که مباحث حقوق بشری دغدغهی مرحوم آخوند بوده و بر آن تأکید بسیار داشته است. (ص 198) محقق داماد، در جلسهی رونمایی از این کتاب نیز عنوان کرده است که شیوهی اجتهادی آخوند، ما را به دموکراسی میرساند. وی سپس خرسند از اینگونه نگرش مرحوم آخوند، بیان داشته که: "در صد سال قبل یک شیخ فقیه از بُعد اجتهادی یک دموکراسی برای ایران درست کرده که در آن زمان از پیشروترین دموکراسیهای منطقه بود که هنوز ترکیه و کشورهای دیگر به آن دموکراسی نرسیده بودند. و این را برای ما آخوند خراسانی در نظر گرفته بود. ای کسانی که از عمامه و لباس روحانیت گله مندید ولی بدانید که یک روزی روحانیت دموکراسی را برای شما خواست." محقق داماد همچنین گفته است که هدفش از نگارش کتاب، این بود که همه بدانند آن کسی که روزی دغدغه دموکراسی برای مردم داشت، روحانیت بوده است.
آخوند خراسانی اگر چه اینگونه مورد توجه محقق داماد قرار گرفته است، اما سویههای برجستهی اندیشه ی او، چندان شناخته نشده و اسباب تردید را فراهم کرده است. در این میان، خصوصاً اندیشهی سیاسی آخوند خراسانی که میتوانست مورد توجه و ریز بینی دقیق واقع شود، مورد تردید قرار گرفته است. محسن کدیور از جمله افرادی بود که به رویکرد سیاسی آخوند خراسانی توجه داد. او کتاب سیاست نامه خراسانی را در سال 1385 نوشت. کدیور در آن کتاب، قطعات سیاسی در آثار آخوند را رد یابی کرد. وی مدعی شد که آخوند خراسانی فرصت آن را نیافته بود که کتاب مدوّن یا رساله مستقلی را در حوزه سیاست به رشته تحریر در آورد، لذا آراء سیاسی او را میباید در میان کتابها و همچنین در تلگرافها، نامهها و احکام سیاسی وی جستجو کرد. توجه به عملکرد آخوند خراسانی و نحوهی رفتاهای سیاسی وی، مورد توجه اکبر ثبوت قرار گرفت. اکبر ثبوت نواده برادر شیخ آقا بزرگ تهرانی از شاگردان برجستهی آخوند خراسانی است. ثبوت کتاب "آخوند خراسانی و شاگردانش" را بر اساس گفتگویی که خود با آقا بزرگ تهرانی داشت، به رشته تحریر در آورد. این گفتگو در دوران جوانی اکبر ثبوت انجام شده بود اما یادداشتهای ثبوت در اوایل دهه پنجاه در یورش ساواک از دست رفت. پس از انقلاب نیز ثبوت بار دیگر شروع به نگارش دوباره مسموعاتش کرد اما این نگارش ثانویه نیز مفقود شد. وی در ابتدای پیروزی انقلاب نیز قطعاتی از شنیدهها را به مجله عروه الوثقی که توسط حزب جمهوری اسلامی منتشر میشد سپرد. دو، سه مقاله از آن منتشر شد اما وقتی که به مباحثی در خصوص ولایت فقیه رسید، از وی خواستند تا کار را متوقف کند. ثبوت در دهه هشتاد، نگارش سومِ شنیدههایش از آقا بزرگ تهرانی را مکتوب کرد. این کتاب 936 صفحهای قرار بود که توسط انتشارات طرح نو در سال 89 منتشر شود اما اجازهی انتشار نیافت و مدتی بعد در فضای مجازی منتشر شد. ثبوت در آنجا، ادلّهای که آخوند خراسانی در نقد ورود روحانیت به عرصهی سیاسی بدان باور داشت را عنوان کرده بود. عمدهی ادلهی آخوند، مشکلاتی بود که در ساحتِ عمل ایجاد میشود و قدم گذاشتنِ روحانیت به سیاست را با مشکل مواجه میکند.
کتاب اکبر ثبوت اگر چه به نحو رسمی منتشر نشد اما مورد توجه بسیاری قرار گرفت. مرحوم هاشمی رفسنجانی نیز دربارهی این کتاب در گفتگویی با مجله "مفاخر خراسان" گفته بود: "جزوهی آقای ثبوت را که به گمانم آقای دعایی به من داد، خوانده بودم و مورد توجهم قرار گرفته بود و به نظرم جالب آمد؛ چون اگر این دیدگاه واقعاً از مرحوم آخوند باشد، به نظر میرسد که نگاه خیلی خاصی به ولایت فقیه داشته است". هاشمی رفسنجانی در خصوص این کتاب، با آیت الله هاشمی شاهرودی نیز گفتگو کرده بود. شاهرودی گفته بود که: "من حدس میزنم کسانی با توجه به تجربه سی و چند سالهی ما در ادارهی کشور، بر مبنای نظریه ولایت فقیه این جزوه را تهیه و به مرحوم آخوند نسبت دادهاند".
به نظر میرسد که تردیدها در خصوص آخوند خراسانی نشانی است از اینکه هنوز این زعیم مشروطه به نحو شایستهای شناخته نشده است.