حاج حسین، پیرمرد خوش قلب اما کم طاقتِ محلهی ماست. به آداب شریعت به شدت پای بند است. مستحبات را به کرّات به جای میآورد. بارها به حج رفته، کربلا و نجف را سالیانه چندین بار زیارت میکند. در بحبوحه بحران سوریه حتی به زیارت بانو زینب کبری(س) نائل آمده است. همیشه سجادهاش در صف اول مسجد افتاده؛ گویی ورود دیگران به محدودهی او حکم نماز غصبی بر نمازگزار بار میکند.
صبح عید فطر بود که دیدم حاج حسین با آقا رضا صبوری ترشرویی میکند. عرق بر پیشانی آقا رضا نشسته و سر به زیر انداخته و از مسجد خارج میشود. نزدیکتر رفتم و عید را به حاج حسین تبریک گفتم. حاج حسین اما گِرهی به پیشانی اش افتاده که به راحتی باز نمیشود. علتِ این تندخویی را از اطرافیان جویا میشوم. میگویند که آقا رضا صبوری عید را به حاج حسین تبریک گفته و از وی خواسته که دعا کند امسال به مشهد و پا بوسی امام رضا(ع) مشرّف شود. حاج حسین از وی پرسیده که آخرین بار چه موقع به زیارت رفته ای؟ آقا رضا با شرمساری اذعان کرده که تا به حال توفیق زیارت نداشته ام. حاج حسین هم از کوره در رفته و طاقت از کف داده و بر سر وی فریاد زده است که مگر تو شیعه نیستی؟ مگر حُب ائمه در سینه نداری؟ مگر به اعمال اندک خود در این دنیا دلبستهای و شفاعت اهل البیت را نمیخواهی؟ و دهها از این سخنان را یکجا بر آقا رضا حواله داده است.
آقا رضا صبوری لحاف دوز محلهی ماست. مغازه کوچکی دارد و امرار معاش میکند. از وضع معیشتی او اطلاعی ندارم اما به خوش خُلقی و نیکرفتاری او تمامی محله معترفند. غمگین شدن او، سبب تلخکامی اهالی مسجد شده است. اینگونه برخوردهای حاج حسین البته مختص به او نیست و تازگی ندارد.
زیارت امام رضا (ع) نه کم نعمتی است که بتوان بر آن چشم بست. در روایتی بیان شده است که زیارت امام رضا(ع) پاداش هزار حج دارد.[1] باری این هست اما جز این هم سخنانی هست که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. کلام مولا امام رضا(ع) خود در بر دارندهی تعالیمی است که میتواند رهنمایمان در این وادی باشد. امام رضا(ع) از پیامبر نقل کرده است که: "هر کس مرد یا زن مؤمنی را به سبب تهیدستی یا اندک بودن مال و داراییش خوار شمارد یا تحقیر کند، خداوند متعال در روز قیامت او را انگشت نما و رسوا خواهد کرد.".[2] این سخن امام را در نظر آورید و با آن، رفتار حاج حسینها را بسنجید. چه میتوان گفت اگر آقا رضا صبوری از تهیدستان باشد و اذن سفر زیارتی نداشته باشد؟
از این سخن درگذرید. سخنان امام هشتم شیعیان را در خصوص ویژگیهای محبوبترینِ خلق بنگرید که چگونه اینچنین افرادی را معرفی میکند. از ایشان نقل است که فرمودند: "همه خلق عیال خدا هستند، پس محبوبترین خلق به درگاه خدا کسی است که به عیال خدا سودی رساند یا خانوادهای را خوشحال کند یا در پی برآوردن حاجت برادر مسلمانش باشد که این نزد خدا از اعتکاف دو ماه در مسجد محبوبتر است".[3] این سخنِ امامی است که سالهاست به زیارتش میرویم و بر گردش طواف میکنیم. حضرتش میفرماید که برآوردن حاجت انسانی دگر، از اعتکاف دوماهه در مسجد هم اولی است. این تعلیم را به که باید گفت؟ به چه شیوه باید به این سخن افتخار کرد؟ سجده بر تربت نهادن و ذکر و تسبیح گفتن و اعمال عبادی را به جای آوردن اگر چه نیکو و بسیار نیکوست؛ اما بنگرید که امام شیعیان چگونه بر اولویت دیگری تأکید دارد و آن را در پیش چشمان برجسته میکند.
باز هم بشنوید از امام رضا(ع) که گفت: "همانا خداوند در زمین بندگانی دارد که در راه نیازهای مردم میکوشند. آنان در روز قیامت ایمن و آسودهاند و هر کس مؤمنی را شاد کند خداوند هم در روز قیامت قلبش را شاد میسازد".[4] در روایتی دیگر از امام رضا(ع) گفته شده است که مهرورزی و برخورد نیک با مردم یک سوم از عقل است.[5] و از امام سئوال شد که عقل چیست؟ حضرت در جواب فرمود: عقل آن است که انسان غصهها را فرو برد و گرفتاریها را تحمل نموده و با دشمنان بسازد و با دوستان مدارا کند.[6] ساختن با دشمنان و مدارای با دوستان، یکی از محورهای اصلی کلام امام رضاست و بارها به آن تأکید میکند. شفقت و نیک رفتاری، بخشش و گذشت، گوهرهای همیشگیِ کلام امام(ع) است. در حدیثی از ایشان نقل شده است که: دو گروه با هم رو به رو نمیشوند مگر این که نصرت و پیروزی با گروهی است که عفو و بخشش بیشتری داشته باشد.[7] امام رضا(ع) در روایتی دیگر از پیامبر، مهمترین رکن عقلانیت را بعد از ایمان به خدا، مدارا کردن با مردم معرفی میکند.[8]
مدارای با مردم، تا چه میزان در میان ما زائرین همیشگیِ امام وجود دارد؟ حاج حسین چگونه با مردمی برخورد میکند که هم کیش اویند اما یک امر مستحب را مغفول نهادهاند؟ در نظر امام رئوف، انسانها با یکدگر برابرند و حُرمت همگی را می باید نگه داشت. حال چه بر مشی مسلمانی باشند و چه در غیر آن؛ چه سعادتِ پای بوسیِ حضرتش را داشته باشند و چه کم توفیق از این زیارت باشند. ما که به زیارت میرویم و بدان افتخار میکنیم، تا چه میزان به فرامین حضرتش واقفیم؟ تا چه میزان او را میشناسیم؟ چه سخت است که اسلحه بر کمر بستهایم و به شکار آهو میرویم، اما فریاد بر میآوریم که یا ضامن آهو. این از شگفتیهای مرام و مسلک مسلمانی ماست.
زیارت بارگاه حضرت، آدابی دارد. نخستین ادبش، واقف شدن به سخنان و آموزه ها حضرتش است. نگاهی که ما را مشق مهربانی با دگران میدهد و از غرور دینی منع میکند. شاید اگر حاج حسین هم آموزه های امام رضا(ع) را میدانست، گِرهی به پیشانیاش نمیافتاد و با آقا رضا صبوری با هم به زیارت مشرّف میشدند.
این متن در ایرنا پلاس منتشر شد.