راه دشوار تربیت فرزندان

Image result for ‫ملکیان‬‎

در جوامعی که گذار از سنت به مدرنیته را از سر می­گذرانند، بخشی از جامعه سودای سنت دارند و برخی به دنبال مدرنیته در حرکتند. در این جوامع، تربیت فرزندان نیز امری دشوار می­گردد. برخی به تعالیم سنتی دل می­بندند و برخی در تلاشند تا آموزه­های جدید را در تربیت به کار گیرند. اخیراً مصطفی ملکیان در مشهد سخنرانی کرده و برخی از شیوه­های تربیت فرزندان در دنیای جدید را عنوان کرده است. ملکیان که پیش از این در خصوص فرزندآوری مباحثی را طرح کرده و چالشهایی را ایجاد کرده بود، این بار راهکارهایی را برای تربیت فرزندان ارائه داده است. او والدین را به این مهم توجه داده که ابتدا سِنخ روانی فرزندشان را بیابند و بر اساس آن به تربیت و تعیین رشته تحصیلی و شغلی او اقدام کنند. وی همچنین گفته است که فرزندانتان را از همان ابتدا برای زندگی در جهانی بی ثبات آماده کنید. به فرزندانتان بگویید محبوبیتی که امروز در بین دوستانت و پیش معلمت داری، یا خشمی که امروز دوستانت و معلمت به تو دارند ثبات ندارد. فرزندان باید بدانند در جهانی بی ثبات زندگی می­کنند و در این جهان، دلبستگی امری خطا است.

 تأکید دیگر ملکیان بر این بوده که تعلیم و تربیت کودکان باید به گونه­ای باشد که آنان به "فرآیند"، تشویق شوند نه "فرآورده". او گفته است که باید به فرزندانمان بگوییم که برای رسیدن به موفقیت، تو باید تمام تلاش و کوشش خودت را بکنی اما اینکه فرآورده­ات چه باشد فقط به تلاش تو بستگی دارد. باید به فرزند گفت که تو برای موفق شدن در کاری که انجامش را بر عهده گرفته­ای چاره­ای جز تلاش نداری؛ اما معنی­اش این نیست که حتماً به نتیجه می­رسی. وی در پایان سخنان خود نیز نکته­ای را بیان کرده که می­تواند برای والدین در خور تأمل باشد. وی گفته است که از یونان قدیم تا به امروز متفکرانی بوده­ و هستند که معتقدند این کودکان هستند که باید والدین خود را تربیت کنند؛ چرا که آنان به طبیعت و واقعیت نزدیک­ترند. او گفته است که انسانها هر چه بزرگتر می­شوند از واقعیت و طبیعت خود دورتر می­شوند و از این نظریه در فلسفه اخلاق با نام "ادلّه گهواره" نام می­برند.

Image result for ‫سروش دباغ‬‎

توجه به تربیت فرزندان مورد توجه سروش دباغ نیز قرار گرفته است. وی در پاسخ به پرسشی در خصوص تربیت فرزندان و مطیع نبودن آنها در روزگار کنونی، گفته است که والدین می­باید برای عملی که انجام می­دهند، پاسخهای قانع کننده­ای برای فرزندان داشته باشند و از موضع قدرت و ریاست با آنها برخورد نکنند و به امر و نهی بسنده نکرده و به تبیین اعمال و رفتار خود برای فرزندان بپردزاند. در این صورت است که ذهن پرسشگر فرزندان امروزی نیز پاسخ در خوری می­یابد.

نحوه­ ی مواجهه در تربیت فرزندان، مورد توجه محققین جهان عرب نیز قرار گرفته است. خصوصاً در جوامع اسلامی که پایی در سنت دارند و نگاهی به دنیای مدرن، رسیدن به یک رفتار معقول در تربیت فرزندان امری دشوار است. عبدالکریم بکار (1951-)- پژوهشگر سوریه­ ای- یکی از محققین این عرصه است که تربیت فرزند را در دوران جدید به یک جنگ تشبیه کرده است. 

Image result for ‫عبدالکریم بکار‬‎

وی گفته است که: آموزش، یک انسان صبور و با حوصله می­خواهد و برخی پدران و مادران بدون آنکه آمادگی بچه دار شدن را داشته باشند یا حتی صلاحیت آن را داشته باشند صاحب فرزند می­شوند. او به والدین هشدار داده و گفته است که پدران و مادران گمان می­کنند یگانه وظیفه­ ای که در قبال فرزندان خود دارند همچون وظیفه­ی دامداران است، یعنی فراهم آوردن طویله و آب و علف. اینان نسلی را تحویل جامعه می­دهند که از نظر ذهنی و روحی ناقص هستند. وی سپس نتیجه گرفته که: تولد یک فرزند بهتر از تولد دو یا چند کودک است. وی با استناد به برخی از احادیث، گفته است که مشکل ما در آخر الزمان مشکل تعداد افراد نیست، بلکه مشکل طریقه تربیت آن هاست. نسلی که درست تربیت نشود و آن گونه که باید آموزش نبیند بیشتر شبیه ارتشی آموزش ندیده و غیر مسلّح است که نه تنها وطن را به نابودی می­کشاند، بلکه هدف قابل دسترسی برای دشمن به شمار می­رود.

Image result for ‫جوادی آملی‬‎

استفاده از شیوه ­های جدید در تربیت فرزندان اما مقبولیت عام نداشته و برخی از متفکران با آن موافقتی ندارند. به عنوان نمونه، آیت الله جوادی آملی از جمله اندیشمندانی است که معتقدند، وقتی که فرزندی، والدین خود را به خانه­ ی سالمندان می­سپارد، از آنجا ناشی می­شود که او در مهدکودک تربیت شده است. ایشان بر این باور است که چنین کودکی از مِهر و عاطفه ­ی مادری که در ابتدای زندگی می­باید از آن بهره مند گردد بی نصیب می­ماند.

به نظر می­رسد تا رسیدن به یک رویّه­ ی واحد در تربیت فرزندان خصوصاً در جوامع مسلمان، راه بلندی در پیش است.


این متن در کانال تلگرامی "راوی" منتشر شد.

آیت الله هاشمی شاهرودی و سودای عدالت

Image result for ‫آیت الله هاشمی شاهرودی‬‎

آیت الله هاشمی شاهرودی زمانی که به ریاست قوه قضائیه برگزیده شد، اعتراضهایی را به رویّه­ ی سابق قضایی کشور وارد کرد. او دیدگاههایی داشت که می­ توانست نظام قضائی کشور را با تحوّلی مثبت مواجه کند. وی با ساختار نظام زندان مخالف بود. آیت الله شاهرودی معتقد بود که در اسلام، زندان وجود ندارد مگر در مواردی خاص. او گفته بود که: "زندان یک مجازات اسلامی نیست. نظر فقهی من این است که زندان یک مجازات ثانوی و محدود در سیستم نظام کیفری اسلامی است... زندان به عنوان مجازات نیست. شاید به عنوان یک اقدام تأمینی و تربیتی باشد... اینکه یکی را ببرند در اتاقی بایکوت کنند هزینه بدهند کار غلطی است." (سید محمود هاشمی شاهرودی، حقوق شهروندی، ص13) وی حتی زندان را از مواریث نظامهای طاغوتی می­ دانست و اینگونه ادعا می­کرد که: به نظر من کل زندانهایی که در کشورهای اسلامی در دوران خلفا ایجاد شده است، بخاطر خوی طاغوتی حکام جور بوده است که از طاغوت­های قبلی خود گرفته­اند و ادامه داده­اند.( همان، ص14)

شاهرودی با استناد به سیره­ ی پیامبر(ص) عنوان می­کرد که زندان در زمان پیامبر و امیرالمؤمنین نبود و برای مسائل مالی کسی را حبس نمی­ کردند. اما ما در قوانین خود زندان را به عنوان مجازات باز کردیم، در حالی که این با فقه ما سازگاری ندارد. وی گفته بود که دنیای جدید هم رفته رفته به همین سمت می­رود و زندان را از نظام قضائی خود حذف می­کند. اما هاشمی شاهرودی مدعی شده بود که این روند در کشورهای غربی از آنجا که نظامهایی طاغوتی هستند، به این زودی محقق نمی­شود.(همانجا) وی انتظار می­بُرد که این مهم در نظام الهی و اسلامی فراگیر شود و زندان حذف شود.

شاهرودی که اینگونه زندان را مخالف با فقه و مرام اسلامی  می­دانست، در خصوص زندانهای انفرادی نیز اعتراض داشت. او گفته بود که از رئیس سازمان زندانها خواسته­ ام که همه زندانهای انفرادی را تخریب کند و آنها را به صورت اتاقهای بزرگ با شرایط و امکانات لازم در آورد. (همان، ص17)

شاهرودی با برخی از رفتارها در خصوص متهمان نیز مخالف بود. در این خصوص گفته بود که: "چه لزومی دارد وقتی متهم بازجویی می­شود، چشم­های او بسته باشد؟ در پرونده­هایی که با چشمِ باز بازجویی کردیم، خیلی بهتر به ثمر رسید و خیلی بهتر جرم کشف شد تا پرونده­ هایی که متهم را چشم بسته و با خشونت بازجویی کردند." (سخنرانی در جلسه معاونین دادگستری تهران، 12/9/82) وی سپس تحذیر داده بود که اینگونه رفتارها نشانه­ ی اقتدار قوه ­ی قضائیه نیست؛ "هر که خیال می­کند اقتدار قاضی و دستگاه قضائی در چشم بستن و بازجویی شبانه کردن و این قبیل برخوردهاست، در اشتباه فاحشی است". (همانجا) آیت الله هاشمی شاهرودی همچنین اعتراض کرده بود که: "در پرونده­ های فساد اقتصادی، با آلبوم عکس متهم چه کار دارید؟ به اتاق خواب او چه کار دارید؟" (حقوق شهروندی، ص20)

از مواردی که شاهرودی بر آن تآکید داشت، حضور طرفین دعوا نزد قاضی بود. وی از این مسأله گلایه کرده بود که گاهی قاضی حکمی را صادر می­کند بدون اینکه هر دو طرف دعوا در دادگاه حضور داشته باشند. او توجه داده بود که در مواردی که از دستگاه حکومتی شکایت می­شود، قاضی می­ باید طرف ضعیف را در نظر داشته باشد. به تعبیر او: "قاضی باید نشان بدهد که دنبال حق و عدالت است حتی اگر علیه حاکمیت باشد. نه اینکه تا یک گزارشی از یک دستگاه حکومتی آمد، بگوید حق با این است و اصلاً به طرف آن اجازه دفاع ندهد. برعکس قاضی در اینجا بایستی طرف ضعیف را بگیرد، مگر اینکه برایش قطعی شود که محق نیست. باید ارباب رجوع احساس کند که قاضی در پی حق است و جانب طرف قوی را نمی­ گیرد." (همانجا)

این ایده­ ها و نظریات هاشمی شاهرودی البته دلربا و شایسته ­ی اعتناست. اما تا تحقق عینی و عملی آن راهی طولانی و بسی دشوار در پیش است. همین ایده­ ها می­ تواند همیشه در پیش روی نظام قضائی قرار گیرد و در جهت تحقق آن قدم بردارد.