چند وقتی است که با رشد فضای مجازی، برخی از داعیه داران حقوق شهروندی، موضوع حجاب را برجسته کرده و از بانوان ایرانی میخواهند تا تصاویر بدون حجاب خود در سطح شهر را منتشر کنند. حالا دادسرای ارشاد به میدان آمده و پادزهری برای این گونه فعالیتها یافته است. این دادسرا حکم داده که زین پس اگر فردی را در حال کشف حجاب دیدید، تصویری از او تهیه کرده و ارسال کنید تا به حکم قانون با او برخورد شود.[1] گویی میدان نزاعی بوجود آمده که در آن یکی مُشتی میزند و دیگری به تلافی بر می آید.
اما این نحوه مواجهه تا چه میزان میتواند درمان درد باشد؟ آیا به این نحوه برخوردها میتوان رغبت به حجاب را افزون کرد؟ آیا میتوان مُعرِّفِ نیکی برای پیام اسلامی بود؟
1- اوایل انقلاب بود و شور انقلابی در گرفته بود. انتخاباتی که برگزار میشد، همراه با پیروزیهای قاطع طیف حاکم بود. برخی بر آن بودند که دیگر افکار اساساً در انتخابات حق حضور ندارند. میگفتند که در انتخابات نباید افراد غیر انقلابی را تأیید کرد؛ مبادا که نفوذ در دستگاه حاکمه رخ دهد. مرحوم سید محمود طالقانی از جمله افرادی بود که نگرشی دگر در این خصوص داشت. او اینگونه ایده ها را بر نمی تابید. در یکی از سخنرانیهایش صراحتاً گفت که: "به من میگویند که کمونیست ها نفوذ میکنند، خب بکنند، مگر چه کار میکنند؟ در مقابل این همه قدرت دینی، بر فرض 3 یا 4 نفر کمونیست در درون یک شورای 11 نفره هم وجود داشته باشد. هی وحشت... هیچی نیست کمونیسم، در این مملکت کمونیسم هر چه کنار برود و هر چه تو سری بخورد، اسلحه اش میشود مظلومیت، اسلحه مظلومیت از هر سلاحی قوی تر است. کمونیسم مولود استبداد سیاسی و دینی در جوامع غربی است، اصالت ندارد، در هر کشوری که استبداد استعمار و محرومیت بوده و چهره دین حذف شده است، پشت این نهضتها کمونیسم خود به خود تشکیل خواهد شد".[2] طالقانی اصرار داشت که حتی اگر افکار رقیب هم در انتخابات رأیی نیاورد، میباید از آنها دعوت کرد تا در مجلس حضور بیابند.
طالقانی میدانست که هر چه برخوردی حذفی صورت پذیرد، راه برای گسترش و رشد آن تفکر نیز بیشتر مهیّا میگردد.
2- این سخن را وانهیم. از موضع شرعی به ماجرا بنگریم. در رسالت امر بر معروف و نهی از منکر، آنچه ملاک است و آنچه مبناست، احتمال تأثیر پذیری است. با این واجبِ شرعی، میباید معروفی مستقر شود و منکری ریشه کن گردد. کدامین باور سلیم میپذیرد که با برخوردهای حذفی، سلبی و فیزیکی میتوان باوری را مستقر کرد؟ پُر بی راه نبود که سید بن طاووس بر این باور بود که امر به معروف و نهی از منکر، تنها میباید در قلب انسان تحقق یابد. به باور وی کفایت میکند که دل به منکر نسپُرد و از آن اِعلام برائتِ قلبی کرد.[3]
سیّد بیم آن داشت که مبادا این فرعِ فقهی به نیکی انجام نپذیرد و به زبانِ تلخی و یا رفتار ناروایی به انجام رسد و نتایج شومی به بار آورَد و مردمان را از دین و دینداری رَمیده کند. این رأیِ یک عالِم شیعی در سدهی ششم و هفتم هجری بود. شگفت آنکه برخی عالمانِ دین، در زمانهی معاصر، امر به معروف را به مثابه ی جهاد دیده و بر این باورند که می باید از گناه بازداشت حتی اگر نزاعی در بگیرد و خونی ریخته شود. چگونه میتوان در دنیای کنونی، نزاعی را تدارک دید و قلم تخفیف بر دیگران کشید و انتظار بُرد که به دین و دینداری مایل شوند و امر بر معروفِ ما به ثمر نشیند؟
در نظر آورید سیمای دخترکی را که در ماجرای اخیر اسنپ وارد شد و در نهایت، تصویری از او منتشر شد که غم از چهره اش میبارید. چگونه میتوان پذیرفت که او اینک به جرگه ی ملتزمین به حجاب در آمده است؟ چگونه میتوان باور کرد که ایمان به حجاب شرعی در قلب او رسوخ کرده و زین پس به طوع و رغبت بدین موضوع التزام می ورزد؟
اهل منبر میباید این را بر مردمان بارها و بارها تذکار عالمانه دهند که ایمان جز به رغبت و میل درونی رخ نمیدهد. اجبار و اکراه بر امری، فرسنگها با ایمان قلبی فاصله دارد. آنانکه داعیه دینداری دارند و به توصیه یک مقام قضایی اینک بر آنند تا دوربین به دست گیرند و از کشف حجاب دگران تصویری بردارند، بدانند که بوی رحمت از این عمل به مشام نمیرسد. بازی در میدان رقیب، برکتی به ارمغان نمیآورد.
بدانیم و به خاطر آوریم زمانی که در جنگ صفین آب بر حضرت امیر(ع) بستند، آنگاه که سپاهیانِ حضرت توانستند پس از مبارزهای طاقت فرسا، دوباره به آب دست یابند و توان بستن آن را برای سپاه دشمن نیز داشتند، اما هیچگاه در مقام مقابله به مثل بر نیامدند. هیچگاه آب از دشمن دریغ نداشتند. میدانِ مبارزه برای علی(ع) و سپاهیانش، میدانی نیست که معادلات بازی را رقیب برای او تعیین کند و او را به مقابله به مثل بکشاند. او از مرامِ کریم خود هیچگاه عدول نمیکند، حتی اگر بر صحنه ی مبارزه باشد.
مؤمن آن است که بر دیگران رحمت بَرَد و شفقت ورزد. بر غیر دینداران هم به دیدهی مِهر و عنایت بنگرد. در این دنیا، هرکسی مرامی را برگزیده است. همگان را به مسلکِ خود دعوت کردن و بر دیگران به دیدهی تحقیر نگریستن، نه شایستهی رفتاری اخلاقی است و نه عملی دینی در حساب میآید.
بیاییم در میدان رقیب بازی نکنیم. دوربین به دست گرفتن و از حجاب دیگران تصویر برداشتن، نه کسی را به حجاب ترغیب میکند و نه برکت و تأثیر مثبتی در این موضوع بوجود می آورد. بگذارید تا اگر اندک هنجاری هم شکسته میشود، با حذف و انکار و برخوردهای ناروا، در موضع مظلومیت قرار نگیرد و تیغ آن بُرّان نگردد. همان سخنی که مرحوم طالقانی در اوایل انقلاب به ما توصیه کرد و بدان گوش نسپردیم که: اسلحه ی مظلومیت از هر سلاحی قویتر است.
[1] https://www.mizanonline.com/fa/news/523518/دعوت-دادسرای-ارشاد-از-مردم-برای-نظارت-اجتماعی-بر-جرائم-منافی-اخلاق-و-عفت-عمومی-اعلام-شماره-تلفن-برای-ارسال-گزارشات-مردمی-شهروندان-تهرانی-یار-قوه-قضاییه-می%E2%80%8Cشوند
[2] اندیشه های اجتماعی – سیاسی آیت الله سید محمود طالقانی، پژوهش محمد بسته نگار، ص126
[3] سید بن طاووس، کشف المحجه لثمره المهجه؛ نقل از اتان کلبرگ؛ کتابخانه سید بن طاووس