دایره ی فراخ دینداری

تفاسیر متعددی از آیات قرآنی وجود دارد. برخی نظر به جامعه ی بدوی داشته اند و برخی بر امروزِ دینداران نسخه پیچیده اند. اما آنچه مسلم است اینکه، آراء متعدد مفسران، می تواند دایره ی فراخ دینداران را نیز ترسیم کند. به عنوان شاهدی از اینگونه تفسیرها می توان تفاسیر دو واژه ی مُزّمل و مدثّر را در نظر آورد. ( یا ایهّا المُّزمل قُم اللیّل الاّ قَلیلا- یا ایها المدثّر قُم فانذر)

سه گونه تفسیر در میان مفسران از این دو واژه وجود دارد. دسته ی نخست را می توان تبیینهای "خنثی" نامید. این گونه تفاسیر از این دو واژه تنها معنای لغوی واژه را بیان کرده اند و از بسط بیشتر آن درگذشته اند. مفسرانِ دسته نخست،  آیات را اینگونه معنا کرده اند که "ای پیامبری که جامه به خود پیچیده ای" . عموم مفسرانِ این دسته، بیان کرده اند که آیه ی نخست سوره ی مزّمل وقتی بر حضرت محمد (ص) نازل شد که پیامبر(ص) خود را در عبا یا لفافه ای پوشانده بود. دلیل این عمل آن بود که پیامبر در وقت خروج از خانه با لباسهایش بیرون آمده بود، آنگاه جبرئیل او را نداد داد یا ایهّا المُزّمل ، یعنی ای کسی که لباسهایت را پوشیده ای و آنها را بر خود برگرفته ای.

 اما این تنها تفسیر از این آیات نیست. دسته ای دیگر از مفسران ، بر این آیات، تبیینهای "ستایشی" گزارده اند. اینگونه از تفاسیر کوشیده اند تا بر پوشیده بودن پیامبر ، تعابیر ارزشی بار کنند. پوشیده شده از عبادت و تقوا، از اینگونه تفاسیر است. در تفسیرهای این گونه آورده شده است که پیامبر مشغول آمادگی برای ادای نماز بود، و به همین جهت ، با جمله ای به این مضمون مورد خطاب قرار گرفت :"ای آنکه آماده عبادت خداوند می شوی ". تفاسیری که در این دسته ی دوم جای میگیرند عناوین مزمل و مدثر را القابی افتخار آمیز و محترمانه برای حضرت محمد(ص) می شمارند.

اما دسته ی سومی را هم می توان در میان تفاسیر این این دو واژه یافت که آنرا تبیینهای "مذمتی" می توان نامید. در این بخش به تفاسیری بر می خوریم حاکی از اینکه علت پوشیده بودن حضرت محمد(ص)، قصور یا ناتوانی ایشان در ادای رسالت نبوی بوده است. حالت پوشیدگی وی، نشانه عدم فعالیت، گوشه گیری و انصراف و عدم تمایل او به رویارویی با مشکلات موجود در انجام وظایف رسالت نبوی اش بوده است. مفسران این دسته بر این باورند که قوم عرب برای مواجهه با مشکلات تعبیری به کار می بردند که "انا النذیر العریان".  فرمان " قم فانذر" که در ادامه ی آیه آمده است، اشاره به کنار نهادن "تدثر" پوشیدگی و رو آوردن به انذار عریان است. پیامبر باید که پوشیدگی را کناری نهد و به انذار عریان رو آورد. (این تقسیم را "اُری رُبین" قرآن پژوه معاصر بیان کرده است)

به نظر می رسد که رایِ واحدِ تفسیری در کمتر آیه ی قرآنی وجود دارد.  اغلب آیات قرآنی با تفاسیر متفاوت و بعضاً متناقضی مواجه است. و این تعدد آراء می تواند قول به صامت بودن قرآن را موجه تر سازد. به نظر می رسد این سخن که قرآن هفتاد بطن دارد، سخنی قابل اعتناست. آنکس که دل در گرو سنت دارد، می تواند منش قرآنی داشته باشد و آنکس که بر دنیای مدرن  نظر دارد هم می تواند که با آموزه های قرآنی زندگانی به سر کند. دینداری دایره ی فراخی است. می توان بر فقهای سنت گرا تمسک جست و حتی موسیقی محدود اخبار را هم حرمت نهاد(رای آیت الله بهجت) می توان حتی جلوگیری از فرزند آوری را برابر با کشتار هیروشیما دانست(رای آیت الله موسوی دهسرخی- آیت الله رستگاری جویباری) و از سوی دیگر می توان به مولفه های دنیای مدرن نیز تمسک جست و حتی با نامحرمان هم معاشرتی اخلاقی کرد و دست دراز شده ی نامحرم را بی پاسخ ننهاد(رای آیت الله منتظری). دینداری مجال فراخی است. نمی توان به تازیانه های یک تفسیر دینی ، دینداران را به انزوا برد و دینداری را مشرب فراموش شده ی دنیای امروزین شمرد.             

نظرات 8 + ارسال نظر
مهدی نادری نژاد دوشنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 12:38 ق.ظ http://www.mehre8000.blogfa.com

سلام علیکم
به حکم دینداری اخلاقی از دیدن نوشته های شما لذت بردم. از آمدن شما خوشحال شدم.

سلام علیکم و رحمه الله. ممنونم جناب نادر نژاد عزیز

شرف الدین یکشنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 12:09 ق.ظ http://aldin.blogfa.com

سلام و دورد فراوان بر آقای طباطبایی عزیز
آقا مشتاق دیدار. من بعد از فبلتر شدن وبلاگ شما خیلی سراغتون رو گرفتم اما کسی اطلاعی نداشت. گذشت و دیدم در وبلاگ "هین شخن تازه" کامنت گذاشتید. اونجا یک پیغام براتون گذاشتم اما گویا نخوندید. الان که دوباره از کامنتهاتون فهمیدم دوباره به وبلاگ نویسی برگشتید خیلی خوشحال شدم. انصافا وبلاگتون رو دوست داشتم. هنوز هم نفهمیدم برای چی فیلتر شدید؟!
باز هم تبریم بابت شروع دوباره
انشاالله موفق باشید

سلام علیکم .. ممنونم از لطفتون جناب شرف الدین عزیز...
انشالله که این تحفه نیز به دام انسداد نیفتد و مجالی برای گفتگو باشد .. با سپاس فراوان.

سارا یکشنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 12:33 ق.ظ http://www.asiredel.blogfa.com

یه جورایی فقط عربی اش کردید!

پورمحمد یکشنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 02:04 ق.ظ http://pourmohammad.blogfa.com/

دوران نوجوانی درجایی خوانده بودم که وقتی آیات برپیامبر نازل می شد (اولین آیات درحرا) پیامبر به خانه رفت ومی لزید وخدیجه برروی وی چیزی کشید و آیه مورد اشاره شما آمد وگفت که ای جامعه به خود پیچیده برخیز وبیم بده و...

ستاریان دوشنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 09:59 ق.ظ http://mostafasatarean.blogsky.com/

سلام
به نظرم علت تفاوت در تفاسیر را به دلیل وجود همین بطون قران باید دانست که بشر از قران بنا بر رشد عقلی اش روز به روز بیشتر میتواند بهره ببرد و مطمئنا آنچه پیشینیان می فهمیدند باید متفاوت از چیزی باشد که امروز می توان فهمید چون قران برای یک عصر خاص نازل نشده و برای همه ی اعصار و همه ی اشخاص نازل میشود و البته گروهی از امروزی ها هنوز هم به اندازه ی پیشینیان از آن بهره می برند

هین سخن تازه بگو دوشنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 06:41 ب.ظ http://hinsokhanetaze.blogfa.com/

بیشترین مشکل با خود دینداران که تفسیر یدیگری را نمی پذیرند من گاهی به اینجا که می رسم فکر می کنم باید تنهایی دیندار بود و موقع روبرو شدن با دیگران یک معیارهایی استفاده کرد که بشود به تفاهم رسید
می بینید مجبوریم حتی در تعامل با دینداران هم سکولار باشیم:-(

مهرگان جمعه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 02:30 ب.ظ http://MEHRAEEN.BLOGSKY.COM

سلام و درود

من معتقدم همواره باید هرمنوتیک وار به متون دینی پرداخت. این مزیتیست که میتواند دین و دینداران را بسط بدهد و مهمتر از این به آنها کمک کند که با دنیای مدرن تعامل بهتری داشته باشند. هر چند برای خوب زندگی کردن انسان نیک بودن و کاستن از درد و رنج بشری الزاما نیازی به دینداری نمی بینم.

سیدعباس سیدمحمدی چهارشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 03:57 ب.ظ http://seyyedmohammadi.blogsky.com/

سلام علیکم.

امیدوارم از عبارت «قرآن صامت است» دیگر استفاده نکنی. توجه کن که متن صامت و متن ناطق، هر دوشان، دلالت دارند. الفاظ، دلالت دارند.

خود «دنیای مدرن»، انواع تفسیرها و معناها و مرادها ازش هست.

وجود تفسیرهای گوناگون از آیات قرآن، و از احادیث، ارتباط خاصی با این ندارد که ما در دنیای موسوم به دنیای مدرن زندگی می کنیم.

من شخصاً سعی می کنم آراء «درست» را پیدا کنم در بین آراء و نظرات مختلف آیت الله منتظری و آیت الله خمینی و دکتر سروش و افراد دیگر. مدرن و سنتی و این جور توصیفها، ظاهراً می تواند مانعی باشد جلوی ما.

من مدتی قبل ایمیل فرستادم به آقای محسن کدیور. ایشان فتوایی داده بود در یک موضوع. خلاف مشهور. من گفتم از نظر روایت و حدیث نمی دانم، اما از نظر «دانش» و «شواهد و قرائن علمی» من تقریباً قانع شدم فتوای مشهور، هماهنگ با «علم قطعی» است. آقای کدیور ضمن تشکر از من، گفت گزارش و نوشته ای که به او فرستاده ام او را به یقین نرسانده ولی اگر گزارش علمی برایش قانع کننده و یقین آور باشد، احتمالاً فتوایش را تغییر می دهد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد