عبدالعلی بازرگان و سودای سربالا در فهم قرآن

                                             

قرآن به عنوان متن اصلی جهان اسلام، در حوزه های علمیه کمتر مورد توجه قرار گرفته است. آیت الله سید ابوالقاسم خوئی گفته بود که: دیدم در حوزه ی نجف سالهاست که تفسیر قرآن مهجور مانده است و کسی از قرآن سراغی نمی گیرد. آیت الله سپس خود فتح بابی کرده بود و تفسیر قرآن را آغاز کرده بود. علامه طباطبایی هم به این فقر حوزوی پی برده بود. علامه ادعا کرده بود که در حوزه، می توان حتی یک آیه از قرآن را نخواند و مجتهد فقهی شد.

تفسیر دیگری اما از اسلام وجود دارد که قرآن را بر صدر می نشاند. عبدالعلی بازرگان از آن دسته روشنفکرانی است که فهم خود از اسلام را معطوف به قرآن کرده است. او بر این باور است که قرآن، قطعی السند است و نمی توان تفسیر آن را به امور ظنی السند، فروکاست. او بر اساس همین مبنا طعنه بر فقیهان می زند که: جای شگفتی است؛ کسانی که مردم آنها را عالم دینی می پندارند، با نادیده گرفتن تصریحات قرآن که اساس اسلام است-  به احادیث و روایاتی استناد می کنند که قرنها بعد از پیامبر(ص) با جمع آوری اقوال سینه به سینه از حافظه های خطا پذیر بشری تدوین شده است.

بازرگان تاسف می خورد که با سردرگمی هایی که در نقل احادیث وجود دارد، کتاب قطعی الصدور قرآن را تابع اقوالی ظنی الصدور قرار داده ایم. او معتقد است که با تبعیت از انبوه روایات جعلی، اینهمه موجب نقض حقوق بشر، پایمال کردن حقوق زنان، تبلیغ و توسعه خشونت و تروریسم و وهن اسلام گردیده ایم.

بازرگان انواع نابرابریها -که به اسلام نسبت داده می شود- را نشات گرفته ی از فهم ناصواب  قرآن می داند. او موضوع شهادت دو زن به جای یک مرد، حکم زدن زنان و انواع بی مهریهایی که در حق زنان شده است را ناروا می داند و آن را به فهم کج از اسلام نسبت می دهد. در موضوع شهادت دو زن به جای یک مرد، بازرگان بر این باور است که: آیه ای که مستمسک فقیهان در این مورد قرار گرفته است، در صدد بیان این مهم است که: فراموشی احتمالی زنان سبب ساز این حکم شده است. تجربیات زندگی و شواهد فراوان نشان می دهد که حافظه ی انسان رابطه ی مستقیم و غیر قابل انکاری با موضوعات مورد توجه و علاقه اش دارد.... آیه 282 بقره که درباره معاملات غیر نقدی مدت دار است، در روزگاری نازل شده است که زنان در کنج خانه به سر می برده و نقشی در مسائل اقتصادی و علاقه و اطلاعی به نگهداری حساب و کتاب بدهکاری ها و بستانکاری ها نداشتند. بنابراین احتمال فراموشی آنها در امری که ذوق و زمینه تجربی در آن نداشتند، بیش از مردان بوده و مصلحت چنین اقتضا می کرده است که برای حفظ منافع جامعه، دو شاهد حضور یابند. وی سپس نتیجه می گیرد که آیا در جوامع امروزی که زنان در محیط های علمی و اقتصادی راه یافته اند، باز هم حافظه و ذهن زنان در امور اقتصادی ضعیف تر است؟ آیا در ایران که حدود 65 درصد ورودی دانشگاه ها را دختران تشکیل می دهند، هنوز هم شهادت دو زن معادل یک مرد است؟

بازرگان اگر چه به زمانه ی نزول آیات توجه دارد و فهم هرمنوتیکی از متن را می پذیرد، اما همچنان بر "متن " بودن قرآن تاکید می کند. نصر حامد ابوزید در اواخر عمر خود به نتایجی در فهم قرآنی رسیده بود. او بر این باور بود که قرآن، نه یک گفتار، بلکه گفتارهایی است که طی بیست سال و اندی پیامبر با مخاطبان خود در میان نهاده است. گفتارهایی که هر یک در سیاق و بستر تاریخی متفاوت و برای مخاطبانی گوناگون بیان شده است.  تا کنون قرآن را "متن" یا "مصحف " انگاشته اند و کوشیده اند آن را تفسیر و تاویل کنند. ابوزید نیز عمری با چنین پیش فرضی به قرآن پرداخت و در کتابهای خود از جمله "معنای متن" روش شناسی متن را کاوید؛ اما در اواخر عمر اینچنین گفت که : دانستم که به بیراهه رفته ام و باید از نو قرآن را به شکلی دیگر ببینم. بازرگان اما این سخن را بر نمی تابد و بر این باور است که قرآن، خود را "مصحف" خوانده و از نزول "کتاب" سخن گفته است. وی ادله ی می آورد تا انگاره ی ابوزید را نامقبول نشان دهد. بازرگان همچنین ملاحظات قرآنی خود را در مقوله ی وحی، با عبدالکریم سروش در میان می نهد و برخی از اقوال سروش را در مقوله ی وحی، بر نمی تابد. وی همچنین در نقدی که به سروش می کند، تشیع و مردمسالاری را دو امر متباین نمی بیند و به گفتار و رفتار امام اول شیعیان استناد می کند که انواع اصول مردمسالاری را رعایت کرده اند.

بازرگان بر مقوله ی آزادی در قرآن نیز تاکید فراوان دارد. وی کتابی را در هم زمینه منتشر کرد. ایشان بر این باور است که هرچند که در اسلام سنتی فقهی، کیفر دشنام به پیامبر و امام مرگ است ، .. اما انکار و استهزاء آیات خدا در نظام قرآن، کیفر دنیایی ندارد و به کسی جواز جریمه کردن داده نشده است. وی اینگونه پرده از آیات مغفول مانده ی قرآنی بر می دارد که: وقتی قرآن تاکید می کند، به کسانی که معبودانی غیر خدا دارند، دشنام ندهید و اضافه می کند که: "ما عمل هر گروهی را در نظرشان آراستیم" ؛ می توان آموخت که نه تنها بر دگر اندیشان، که حتی به بت پرستان نیز، نمی توان ناسزا گفت. هر چند در اسلام فقاهتی و بر اساس احادیث و روایاتی مجعول، نه تنها دشنام، بلکه تهمت و بهتان وارد کردن به مخالفین ، توصیه و ترغیب می شود.

 بازرگان بر آزادی مخالف نیز انگشت تاکید می نهد. وی علاوه بر آنکه تاییدات قرآنی بر نظر خود می آورد، خاطره ای را نیز از مرحوم طالقانی بیان می کند. یک روز وقتی از سر گردنه دشت زیبای طالقان را نظاره می کردیم، آیت الله طالقانی به روستای کوچکی که از دور به نقطه ای می ماند، اشاره کردند و گفتند این ده "فشندک" است. مردم آن از روستاهای دیگر متشکل تر و متحد تر هستند. مسجد زنده و جوانان پر شور و حالی دارد و آثار حیات معنوی در آنجا بیشتر است. با تعجب پرسیدم چرا؟ .. با کمی مکث گفتند برای اینکه از قدیم تعدادی خانواده بهایی در این روستا اقامت داشتند و مسلمانان برای جوابگویی به شبهات آنها مجبور به نظر خواهی از علما و اتحاد و انسجام شده اند. بعد توضیح دادند که چگونه، مخالف و دشمن، تحرک و سازندگی ایجاد می کند و چگونه مسلمانان در طول تاریخ در برخورد با افکار و عقاید مخالف، بیدار شده و در دوران آسودگی و رفاه به رخوت افتاده اند.

عبدالعلی بازرگان همانند پدرش، در وادی فهم قرآنی قدم نهاده است. مرحوم مهدی بازرگان فرد متین و آرامی بود. سید محمد خامنه ای در خاطره ای نقل کرده است که : "....من ساعتی درباره ناامنی ها و خطرات بعدی صحبت کردم. حرف هایی می زدم که هر پیرزن و پیرمرد بی حالی را تکان می داد و به فکر می انداخت، اما آتش گرم من در آهن سرد او (مهدی بازرگان)موثر واقع نشد ..." . بازرگان آرامش خود را از آموزه های قرآنی به دست آورده بود. او سودای سربالا در قرآن داشت. سودایی که در پسرش هم نمایان شده است. سودایی که آرامش را هم به همراه می آورد.

زانکه از قرآن بسی گمره شدند / زین رسن قومی درون چَه شدند

مَر رَسن را نیست جرمی ای عنود / چون تو را سودای سربالا نبود

نظرات 9 + ارسال نظر
سلمان محمدی چهارشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 04:13 ب.ظ http://www.facebook.com/salmanmohammadi

سلام. من هم از آثار ایشان استفاده های زیادی میکنم. اما راستش را بخواهید، برخی تفسیرهایش خیلی لایتچسبک است. در هر حال اگر کسی را از نقد مصون ندانیم، از نظر همه میتوانیم بهره برداریم. من هم صحبتهای بازرگان را گوش میکنم، هم صحبتهای سروش را، هم کتابهای ابوزید را سعی میکنم بخوانم، و هم - حتی - صحبتهای قرائتی و جوادی آملی و .... را. هر کدام بالاخره مطلبی قابل استفاده دارند.

سیدعباس سیدمحمدی چهارشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:46 ب.ظ http://seyyedmohammadi.blogsky.com/

سلام علیکم.
خدا رحمت کند مهدی بازرگان را.
در زندان، کتاب نسبتاً مفید می نوشت.
من، آزادم، و زندان نیستم، و نمی توانم کتاب به درد بخور تألیف کنم.
و مهدی بازرگان، «منتقد منصف» بوده، و حتا در چند ماه قبل از 22 بهمن 1357 وقتی نظرات یک مقام ارشد حکومت شاه را شنیده بوده، یک مقدار از انتقادهایش به حکومت شاه برگشته بوده و گفته بوده اطلاعات من کامل نبوده.

هین سخن تازه بگو چهارشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 06:07 ب.ظ http://hinsokhanetaze.blogfa.com/

سلام
نوشته تان مثل همیشه خوب و تازه بود. اما عنوان کج تابی داشت؛ قبول دارم که از شعر مولانا مدد برده بودید اما یا من استنباطم این بود یا واقعا اینطور بود که این بیت بدون مصرع اولش کمی مبهم است.
یعنی اگر من شما را نمیشناختم و آن عنوان را می دیدم فکر می کردم انتقادی است نه تحسینی نسبت به رویکرد جناب عبدالعلی بازرگان.

فارغ از این واقعا اینکه در خود قران هم هست که مهجور است واقعا صحیح است ما دینداران واقعا از این نعمت کم بهره می بریم.

ممنونم. حق با شماست. دقت نکرده بودم. ممنونم از تذکر به جایتان.

علی یکشنبه 13 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 12:49 ب.ظ

سلامُ لطفا نطرتان و نیز نظر استاد عبدالعلی بازرگان را در باره مفهوم این حدیث شریف نبویُ بیان کنید : ( بدء الاسلام غریبا و سیعود کما بدء فطوبی للغرباء . )
با تشکر

صادقی سه‌شنبه 3 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 01:38 ق.ظ

متاسفم خدا براه راست هدایتمون کن.منه لیسانس علوم قرانی بااستناد به قران یک نقد ده صفحه ا ی برا این حرفاوباصطلاح نظرا دارم.

جوان ایرانی جمعه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1394 ساعت 10:12 ق.ظ

هروقت عقلا و آزاد اندیشان به کسی که تخصص جراحی ندارد اجازه دادند تیغ به دست بگیرد و وارد اتاق جراحی شود یا نه، حداقل درباره آن نظر بدهد، به این غیر متخصص ها هم، اجازه تفسیر قرآن بدهند.

محمود چهارشنبه 18 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 09:32 ق.ظ

با سلام
مشکل برخی دوستان در این است که تصور می کنند قرآن برای علما و فقها نازل گردیده. این در حالی است که خداوند در قرآن بارها متذکر شده که ما قرآن را برای پندآموزی آسان گردانیدیم. هرچند کسانی که منافعشان طور دیگری حکم می کند این آیه را هم بنفع خود تفسیر نموده اند. ما مسلمانان کلا نظر مخالف را بر نمی تابیم همین افرادی که به آقای بازرگان ایراد گرفته اند که در رشته غیر قرآنی تحصیل کرده اگر فلان مورخ یا سیاس فرنگی نظری موافق نظرات ایشان ایراد نماید در حد اسطوره بالایش می‌برند (مانند رژیس بلاشر ، آن ماری شیمل و امثالهم). حالا این افرادی که تحصیلکرده علوم قرآنی هستند تصورشان این شده که ایشان قرآن را فهم نموده اند و دیگر هیچ.... آخه خود شما هم قرآن را تک بعدی تفسیر میکنی جان برادر!!! و متکی به نظرات باصطلاح فقها و علمای هم اندیش خویش هستی. شده تا بحال از تفاسیر و نظرات متعدد خارج از حلقه همفکران خود مطالعه ای داشته باشی تا تفاوت آنچه به ما گفته اند تا آنچه که دیگران میگویند را دریابی؟؟؟

تارا دوشنبه 11 آبان‌ماه سال 1394 ساعت 10:13 ب.ظ

سلام

من بعضی مقالات ایشون و بعضی سخنرانیهاشون رو گوش کردم البته دوستانی دارم که شاگرد ایشون بودن .. غیر از نظر شخصی در موردشون حرفی ندارم که برای خودم مفیده !

فقط میخواستم از محمود تشکر کنم که "لقد یسرنا القرآن للذکر" را به درستی ترجمه کردند : به تحقیق قرآن را برای پندآموزی آسان گردانیدیم ... چون طرفداران سبک آقای بازرگان للذکر در این آیه را للفهم و للتفسیر ترجمه میکنند .

تا ببینم قرآن چه فرقی بین فهم و فقه و تاویل و تفسیر و یادآوری قرار داده !

علی آزادپیک چهارشنبه 29 دی‌ماه سال 1395 ساعت 10:03 ق.ظ

ممنونم از مطلب عالیتان مخصوصا از اینکه از عالم بزرگوار جناب مهندس بازرگان مطالبی را مطرح فرمودید...

ممنونم از لطفتان. بزرگوارید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد