علامه شعرانی، فقیه ذوالفنون

                     

شاید احاطه بر علومِ مختلف، در دنیای معاصر، ارج و قربی نداشته باشد. شاید از هر علمی، سخنی دانستن، مورد طعن قرار گیرد. اما بوده اند افرادی که بر علوم مختلفه احاطه داشته اند و بر دیگران می آموخته اند.  صاحب اثر بوده اند و تعلیم دانش می کرده اند. زمانی خواجه نصیر الدین طوسی بود که بر علوم مختلفه واقف بود. شیخ بهایی نیز از این مهم بی نصیب نبود. در دوران معاصر اما فقیهی متاله زیست می کرد که هم بر دانش فقه التفات داشت و هم فلسفه می دانست. هم بر دانش هندسه واقف بود و هم مشق موسیقی می کرد. میرزا ابوالحسن شعرانی، حکیمی بود که در علوم مختلفه تبحر داشت. فلسفه و حکمت و عرفان می دانست، ریاضیات و محاسبات را تعلیم می داد. بر علم ستاره شناسی وقوف داشت،  طب را آموخته بود، در شعر و ادبیات فارسی و عربی تخصص داشت.. شاگردانش نقل کرده بودند که : "چه بسیار برای ما پیش می آمد که نماز صبح را در مدرسه مروی می خواندیم؛ بین الطلوعین ایشان در منزلشان کفایه می گفتند، کفایه که تمام می شد بعضیها می نشستند، آقایانی برای درس مکاسب ایشان می آمدند، آقا یک نفسی تازه می کردند و برای درس مکاسب می آمدند. درس مکاسب گفته می شد، مکاسبیها می رفتند بعد ایشان اسفار می فرمودند یا شفا یا اشارات..."

 ابوالحسن شعرانی عالم ذوالفنونی بود که بر دانشهای گسترده ای عالم بود .وی بر زبانهای خارجی هم علم داشت؛ عربی، انگلیسی، ترکی، فرانسه از جمله ی این زبانها بود. دانش او در زبان فرانسه سبب شد تا کتابی را در علم هیات، از زبان فرانسوی ترجمه کند. نکته جالب در مورد علم او به زبانهای مختلف، دانستن زبان عبری است. شعرانی، زبان عبری را نزد یک روحانی یهودی آموخته بود. چندی پیش که عطاء الله مهاجرانی در صفحه ی شخصی خود در اینترنت اعلام کرده بود که در حال فراگیری زبان عبری است، بسیاری از سایتهای اصولگرا او را منتسب به اسرائیل و یهودی گرایی دانستند. در حالی که علامه شعرانی از بزرگان اندیشه ی اسلامی هم به چنین زبانی واقف بوده است.

 علامه حسن زاده ی آملی از شاگردان ایشان بود. حسن زاده آملی هم به مانند شعرانی، بر علوم مختلفی واقف است. ایشان در وصف استاد خود گفته است که : "آقای شعرانی ذوالفنون بودند. بنده هیچ یک از اساتیدم را به تبحر در منقول مثل ایشان ندیدم. یکی از کتابهای دوره شفا، علم موسیقی است. مرحوم آقای شعرانی، موسیقی هم می دانست. فرانسه را به اندازه عربی می دانست و مسلط بود. جناب علامه شعرانی در ادبیات، قلم توانایی داشت. فارسی را خیلی سنگین و قوی و فصیح می نوشت. در ریاضیات عالیه، در نجوم،  در میان علمای روحانی ما، در عصر خودم بنده کسی را به تبحر در ریاضیات از ایشان برتر ندیده ام.". تسلط میرزای شعرانی بر علم ریاضی سبب شد تا سید حسن مدرس ، او را برای تدریس درس ریاضی در مدرسه سپهسالار(شهید مطهری کنونی) انتخاب کند.

علامه شعرانی با تبحّری که در علوم داشت به این نتیجه رسیده بود که سلاح تکفیر، هیچ گرهی از کار مسلمین نمی گشاید. او بارها این، رویّه را مورد نقد قرار داده بود که هر آنکس که خلاف رویه ی ما را بر می گزیند نباید منتسب به تکفیر شود. او گفته بود که : تکفیر توسط اهل ظاهر ، مصیبتی است که مسلمانها در اکثر زمانها به جهت اغوای شیطان بدان گرفتار بوده اند و چهره ی دین را مشوّه کرده اند.

علامه شعرانی همچنین از تعصب بر یک موضع، به شدت احتراز داشت. او حتی در وصیت نامه ی خود آورده بود که: "واجب است بر طالب علم که عادت به تعصّب و خشکی نسبت به کتاب خاص یا طریقه‏ای خاص پیدا نکند". او در وصیت نامه اش گویی تمامی دغدغه های یک عمرش را نگاشت. وی در آنجا، به طالبان علم توصیه کرده بود که : ... باید طالب علم نسبت به علما گمان نیکو داشته باشد و این راز موفقیت و وسیله کامیابی و پیروزی است و بدگمانی به علما شقاوت و بدبختی به بار می‏آورد. بلکه گاهی به کفر و گمراهی و جهل مرکّب می‏انجامد. پس باید در کلام آنها با عنایتی کامل و تدبّری راستین نگریست". علامه اما تاکید کرده بود که مبادا این سخنان به معنای فوق خطا دانستن عالمان تلقی شود. او تذکار داده بود که: " البته مقصود ما این نیست که این بزرگان، معصوم از خطا هستند بلکه منظور این‏است‏که جایز نیست در اولین برخورد سریعًا آنان را تخطئه کرد."

علامه شعرانی بر خلوص اعتقادات دینی هم تاکید فراوان داشت. او بر این سخن انتقاد می کرد که برخی گفته اند، "قرآن را فقط افرادی خاص می فهمند و هر یک از آیات قرآن می باید با روایات مختلف تفسیر و تبیین شود". علامه شعرانی این سخن را نمی پذیرفت و لازمه ی آنرا ترک قرآن می دانست. او می گفت، "تارکین قرآن، محدثین و اخباریینی هستند که جز به نص روایت، قرآن را حجت نمی دانند".

علامه شعرانی در سن 73 سالگی دچار عارضه ی قلبی شد و پس از چندی به جهت درمان، به آلمان منتقل شد. او در یکی از بیمارستانهای شهر هامبورگ بستری شد. مداوای ایشان اما افاقه نکرد و علامه ی ذوالفنون چهل سال پیش در 12 آبان ماه 52 در هامبورگ آلمان چشم از جهان فرو بست. پیکر ایشان به ایران منتقل شد و در جوار بارگاه عبدالعظیم حسنی به خاک سپرده شد.


این مطلب در سایت مباحثات

نظرات 4 + ارسال نظر
سیدعباس سیدمحمدی چهارشنبه 15 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 11:28 ق.ظ http://seyyedmohammadi.blogsky.com/

سلام علیکم.
خدا رحمت کند ایشان را. تا آن جا که خواندم و شنیدم، از خوشنامان هستند.

مهدی نادری نژاد شنبه 18 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 05:02 ق.ظ http://www.mehre8000.blogfa.com

سلام علیکم
نمی توانم چند درصد ارجاعات علمی حوزویان به ایشان است. اکثر ارجاعات به جواهر و کتاب های مرتبط است.
خدایش بیامرزد.

سلام علیکم. ایشون بیشتر در زمینه ی فلسفه و کلام اسلامی مطرح هستند. در زمینه های دیگر اگر چه دانشمند بوده اند اما کمتر اثری از خود بر جای گذاشته اند. کتاب شرحی بر تجرید الاعتقاد ایشون معمولا مورد مراجعات علمای کلام است.

محمد مهدی سه‌شنبه 21 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 01:46 ق.ظ http://kholdestan.ir

دعوتید به روضه التماس دعـــــــــا

شرف الدین سه‌شنبه 28 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 01:36 ب.ظ http://aldin2.blogfa.com

یک مسجدی هست تو خیابون مصطفی خمینی، تقریبا روبروی بیمارستان سپیر. ایشون امام جماعت اونجا بودند و حتی اگر اشتباه نکنم خودشون اون مسجد رو بنا کردند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد