بیست و یکم خرداد ماه، برابر است با درگذشت آیت الله سید حسن طباطبایی قمی. سید حسن، از خانوادهی اصیل روحانیت بود. پدرش آقا حسین قمی از مراجع بلند پایه شیعه محسوب میشد. نام پدر، با واقعه مسجد گوهرشاد گره خورده است. پدر مشی علمی و سیاسی داشت و از مخالفان حاکمیت پهلوی بود. سید حسن نیز همین طریقت را برگزیده بود. او نیز به مخالفتهای سیاسی علیه حکومت پهلوی میپرداخت. وی از نخستین همراهان امام خمینی در ماجرای فعالیتهای انقلابی بود. ایشان در مشهد به عنوان یکی از رهبران اصلی مبارزه علیه حکومت پهلوی محسوب میشد. محوریت فعالیت آیت الله قمی در مشهد به گونهای بود که فعالین انقلابی هنگامی که میخواستند نتیجهای از مباحث سیاسی بگیرند، به خدمت ایشان رفته و کسب تکلیف میکردهاند. همین رویّهی او سبب شده بود تا 12 سال را در تبعید خاش و کرج به سر بَرَد. وی اما در تبعید نیز از اعتراض خود فروگذار نکرده بود. او در بیانیههای خود، زبان تندی داشت. در یکی از بیانیههای خود گفته بود که: "شاه یا کافر است که باید برود و یا مسلمان است. اگر مسلمان است یا مجتهد است که یقیناً نیست و یا مقلّد است و اگر مقلّد است یا باید از من تقلید کند و یا از سایر مراجع. این کارهایی که او میکند هیچ مرجعی تأیید نمیکند؛ پس از کارهایی که میکند معلوم می شود که کافر است". مخالفت سید حسن با حاکمیت پهلوی، از آن روی بود که احکام اسلامی به اجرا در نمیآید. برخی از فعالین انقلابی نیز از همین نحوه نگرش آیت الله قمی بود که به اعتراض علیه وی میپرداختند. عمادالدین باقی گفته بود که: "انگیزه مخالفت و مبارزهی قمی با شاه، در واقع مبارزه با فساد و بیحجابی و مشروب فروشی و امثال این مسائل بود. یعنی اگر مشروب فروشی را جمع میکردند و جلوی بی حجابی را میگرفتند، در واقع حکومت از نظر آیت الله مصداق حکومت اسلامی میشد. ایشان با اینکه آیا اساس سلطنت مشروع هست یا نیست کاری نداشت."(عمادالدین باقی، فرادستان و فرودستان، ص15) عُلقهی سید حسن قمی، به احکام اسلامی بود. وی موافقتی با دستاوردهای مدرن هم نداشت. آیت الله خامنهای در همین خصوص گفته است که: "آیت الله قمی مثلاً مشروطیت را قبول نداشت. معتقد بود که در مقابل قانون خدا، دکان قانون باز کردن است. هر کاری میکردیم که نشان بدهیم در چارچوب قوانین الهی قانون رانندگی هم مردم میخواهند که در قرآن نیست و باید یک جایی وضع شود، به خرج ایشان نمیرفت. با مرحوم آخوند خراسانی که طرفدار مشروطه بود، بد بود. روشنفکرها و قشرهای تحصیل کرده جذب ایشان نمیشدند. اما چون جنبههای تقدّس و پای بندی به تعصبهای مذهبی از ایشان زیاد بروز میکرد، عامه مردم به ایشان علاقمند بودند."(شرح اسم، ص197) آیت الله قمی اما با همین رویکرد، تا پیروزی انقلاب به مخالفت با حاکمیت پهلوی پرداخت.
پس از پیروزی انقلاب هم ایشان برخی اعتراضهای خود را صراحتاً عنوان میکرد. زمانی که امام خمینی کسالت احوالی داشت، سید حسن قمی به عیادت ایشان رفته و زبان به گلایه میگشاید که: "آقا میخواهم اگر اجازه بدهید مطالبی را که نمیدانم کسی تا به حال به شما گفته، بیان کنم. امام نیز موافقت کردند. من از نابسامانیها برای ایشان گفتم و شرح دادم که حزب جمهوری اسلامی چه میکند؟ همه جا دست انداخته، از استخدام تا هر چیزی شرط حزب جمهوری اسلامی است. از مصادرهها، از افراد بیگناهی را که میزنند و آبرویشان را میبرند، از وضع حکام شرع و دادگاهها گفتم، به او گفتم که از افرادی که دور و بر شما هستند، حساب بکشید، به نام شما در مملکت دیکتاتوری درست شده است! به طوری که مردم دارند کم کم شاکی میشوند. کتک زدن و شلاق زدن مردم و مصادره کردن اموال آنها درست نیست."(خاطرات سید محمد رئیسی گرگانی، ص362).
وی در بیانیه ای نیز به مخالفت با پارهای از قوانین دوره اول مجلس شورای اسلامی پرداخته بود. در ماجرای جنگ ایران و عراق نیز آیت الله قمی پس از آزادی خرمشهر و خروج نیروهای عراقی، ادامه جنگ میان ایران و عراق را جنگ میان مسلمان و حرام میدانست و در بیانیهای خواستار توقف جنگ شد.
برخی از
همینگونه اعتراضات بود که سبب ایجاد محدودیتهایی برای وی شد. این فرد برجستهی
خاندان طباطبایی قمی، در 21 خرداد 86 چشم از جهان فرو بست و در مشهد در جوار
بارگاه علی بن موسی الرضا(ع) به خاک سپرده شد.
وبلاگ عالی دارید.
همیار رایانه پاسخگوی تلفنی سوالات ومشکلات انواع وبلاگ ها ، رایانه ، موبایل ، تبلت ، لپ تاپ ، نصب بازی ها، دستگاه های پرینتر و فکس و سایر خدمات در زمینه کامپیوتر می باشد.
شماره تماس 9099071728
پاسخگویی به صورت شبانه روزی حتی ایام تعطیل
سلام،
ایشان حتا دست به مجله نمی زد که دستش نجس نشود!! با یک دستمال آن را ورق می زد و نچ نچ می کرد. مرجع تقلید که این باشد ببینید مقلدین چه از کار در می آیند!!